خلبان
۱۵ سال قبل ، من به شروع یک جنگ کمک کردم .
آمادهسازی نیروهای دریایی از سیراکیوز ، N.Y. ، کار بر روی تانک their ۱ - A۱ به عنوان " جولی راجر " از آنتن رادیویی تانک دیگر در ۱۶ فوریه ۲۰۰۳ در اردوگاه U.S.M.C. در شمال کویت در نزدیکی عراق .
اعتبار
پل جی . ریچارد / خبرگزاری فرانسه
تصویر
آمادهسازی نیروهای دریایی از سیراکیوز ، N.Y. ، کار بر روی تانک their ۱ - A۱ به عنوان " جولی راجر " از آنتن رادیویی دیگری در ۱۶ فوریه ۲۰۰۳ در اردوگاه U.S.M.C. در شمال صحرای کویت در نزدیکی Iraq.Cred itCreditPaul J . ریچارد / خبرگزاری فرانسه
نویسنده : مت Ufford
۲۰ مارس ۲۰۱۸
وقتی در سال ۲۰۰۳ به عراق اعزام شدم ، جنگی در کار نبود . ما باید آن را شروع میکردیم .
به عنوان ستوان که مسئول شش تانک ( چهار خدمه کار فعال ، دو ذخیره ) بود ، من قبل از اینکه حرکت کنم ، با جوخه خود صحبت کردم . ۱۵ سال پیش بود ، و من ۲۴ سال بیشتر از هر بیست نفر خدمه آن بودم . این یک لحظه بود که من در مورد آن خیالپردازی طولانی کرده بودم ، و از سخنرانیهای انگیزشی که سربازان را در فیلمهای جنگی مثل " گلادیاتور " و " Patton " تحریک کرده بودم ، الهامگرفته بودم .
[ تایمز ] در وبلاگ "جنگ جهانی " ، انجمنی برای تجربههای دستاول مناقشه جهانی مطرح میشود .
در پشت یک صف از تانکها ، روی یک تکه شن از خاک کویت به عنوان شجاعت من ، من صدای folksy را به فرزندی قبول کردم و گفتم : " من فقط مثل بقیه شما هستم : من هیچ وقت برای مبارزه نرفته بودم ، بنابراین نمیدانم چه چیزی است . اما من میخواهم همه چیزهایی را که برای ترسیدن وجود دارد به شما بگویم ." من مطمئن نیستم که چه کسی سعی در متقاعد کردن بیشتر از او داشتم . هیچ ترسی وجود ندارد . همه ما بخوبی آموزشدیده و تا وقتی که با آموزشهای ما پیش میرویم و تصمیمهای سریع میگیریم ، میخواهیم ماموریت را به انجام برسانیم و خوب باشیم . فرماندهان تانک ، شما میدانید که من چه انتظاری دارم ." هیچکس با فریاد جنگی جواب نداد .
advertisement
از ۸۰ یا بیشتر تفنگداران دریایی در گروه دلتا ، اولین گردان تانک ، تنها یکی از ما تا به حال نبرد را دیده بود : یک گروهبان توپخانه که در طوفان صحرا جنگید . صورت او از یک دهه در پاسگاه Mojave of Palms چین و چرمی بود ، و طرز راه رفتن بدون عجله مردی را داشت که غضروف از کار بالا رفتن و خارج شدن از فولاد منحرف شدهبود . خیلی زود بسیاری از ما بیشتر از خودمان به او نگاه میکردیم .
یک بالگرد حمله کبری در مارس ۲۰۰۳ در مرکز عراق در مرکز عراق به پرواز در آمد.
اعتبار
جیمز هیل برای نیویورکتایمز
تصویر
هلیکوپتر Cobra که در مرکز عراق در مرکز عراق در ماه مارس ۲۰۰۳.Cred هیل برای نیویورکتایمز در حال چرخش است .
ما هفتهها قبل از حمله به کویت در انتظار دستورها و مبارزه با خستگی بودیم . ما مناظر تانکهای مان را تنظیم کردیم ، با ابزارهای سنگین به ریلها رفتیم ، از طریق تصاویر ماهوارهای عبور کردیم ، سلاحهای خود را تمیز کردیم، تمرینهای سرعت را با ماسک گاز تمرین کردیم و هنوز ساعتهای خالی بیشتری از ساعتهای شلوغ داشتیم . ما به شوخی میگفتیم که میخواهیم جنگ فقط برای استراحت از یکنواختی شروع شود .
وقت را با بازیهای کارت ، شوخی ، شایعات و - گاهی ، به آرامی - افکار و fears در مورد جنگ پر کردیم . دوست من تراویس کارلسون ) ترس خاصی از شلیک گلوله به گردن داشت . من نمیتوانستم تصمیم بگیرم که آیا از مرگ میترسم یا از آن چه که زمانی که از مرز عبور کردیم ، چه انتظاری برای ما وجود داشت . با این حال ، هیچ چیز بزرگتر از میل به زندگی در تاریخ داستانی سپاه تفنگداران دریایی نبود . من نیازی به شانه کشیدن با افسانه of puller و پنج Crosses نیروی دریایی او و یا فهرست طولانی مدال افتخار این گروه نداشتم ، اما نمیتوانستم آنها را رها کنم .
منبع سایت سربازی
پاسخ دهید