خلبان
شرایط مربوط به یک تفنگدار دریایی که هرگز به جنگ نرفته است.
نیروی دریایی در ماه جولای در کمپ پندلتون ، کالیفرنیا تمرین میکند .
اعتبار
مایک بلیک / رویترز
تصویر
یک نیروی دریایی در اردوگاه پندلتون ، کالیفرنیا ، در July.Cred itCreditMike بلیک / رویترز مشغول به آموزش است.
نوشته جک Boger
۲ اوت ۲۰۱۸
۷۰
[ یک گزارش هفتگی از پوشش اخبار جنگ که به inbox شما تحویل داده میشود را تهیه کنید. بیا این را امضا کن.
اکنون خبر جنگ جهانی علیه تروریسم به خوبی شناخته شدهاست . ابهام بیشتر ، داستانهای nonwar ، تجربیات بسیار مضطرب کسانی است که اخیرا ً در چیزی که به طور فزایندهای مانند یک دوره interwar احساس میشود ، سرو کار دارند . ما روی اقیانوسها در کشتیهای نیروی دریایی شناور بودیم و جهان را از داخل of و میلهها میبینیم . ما در اوکیناوا سلاح را تمیز کردیم و به شمال شبهجزیره کره نگاه کردیم ، جایی که یک آتشسوزی جدید تهدید کرد همه ما را نابود کند ." یک حس واقعی درباره عدم تمایل به جنگ ، به خصوص برای ما و lieutenants جوان وجود داشت . مردان دست راستش ، the platoon که با حداقل یک تور جنگی خاورمیانه بزرگ شدند ، تجربهای داشتند که به شدت به دنبال آن بودیم . آنها گاهی اوقات در زمانی که میخواستند یک نکته را ثابت کنند ، آن را بالای سر ما میگرفتند : " آقا ، این طور نیست که ما این کار را در افغانستان انجام دادیم ."
در طی آموزش افسری در مدرسه ابتدایی ، افسرانی که ما را به ما آموزش دادند ، معمولا ً دستههای حمایل برقی را که از چندین تور جنگی کسب کرده بودند، به ما یاد دادند . این تزیینات به عنوان نمایش دیداری مهارت و مهارت آنها عمل میکرد . من به شدت میخواستم روبان کاری مبارزه کنم و مدالهای کمپین و شاید ، با این حال مایل نبودم آن را اعتراف کنم ، یک قلب بنفش هم . ( بعد از اینکه یک دوست صمیمی در افغانستان زخمی شد ، و او به من گفت که حالش خوب خواهد شد ، یک احساس شرم اور و گیجکننده شروع به جایگزین کردن نگرانی من کرد : حسادت .
advertisement
هنگامی که آماده خروج از خدمات در بهار بودم، با احساس کمبود عمیقی مبارزه کردم . من تصمیم گرفتم به نیروی دریایی ملحق شوم ، چون میخواستم regret را به حداقل برسانم . فقر زمان گدایان را از همه جدا میکند ، و من نمیخواستم یک روز به عنوان یک پیرمرد بیدار شوم و آرزو کنم که خدمت کرده باشم . اما من دو بار بدون دیدن جنگی که در جستجویش بودم مستقر شده بودم . در عجب بودم که چه احساسی به او دست میداد . اگر من یک سرباز فراری کرهشمالی را از فاصله ۲۰۰ متری با تفنگ خود کشته و کشته بودم ، آیا این میتواند به سوالات من پاسخ دهد ؟ چه میشود اگر من در یک حمله هوایی تماس بگیرم و یک ترکیب گل و لای در سنگین را به خاک تبدیل کنم ؟ در دوره افسر پیاده ، یکی از مربیان مورد علاقه من ، یک سروان صبورانه به نام امانوئل ، به ما گفت که از خاطرات داکوتای جنوبی درباره جنگ دست به دست در افغانستان صحبت میکند . مایر با یک مبارز محلی درگیر است و به شدت سرش را با سنگ به میان میکشد . اگر این کار مرا کرده بود ، آیا میتوانست جعبه را چک کند ؟ آیا احساس میکنم که در آن موقع یک افسر نیروی دریایی خود را به طور کامل احساس کنم ؟
ثبتنام برای مجله نیویورکتایمز ، Newsletter
بهترین مجله نیویورکتایمز هر هفته به inbox شما تحویل داده میشود ، از جمله داستانهای ویژگی منحصر به فرد ، عکاسی ، ستونها و چیزهای دیگر .
امضا
نویسنده در منطقه آموزشی کوه Bundey در منطقه شمالی استرالیا در سال ۲۰۱۶ .
اعتبار
عکس با کسب اجازه
تصویر
نویسنده در منطقه آموزشی کوه Bundey در منطقه شمالی استرالیا در عکس ۲۰۱۶.Cred itCourtesy
در نهایت متوجه شدم که به سختی کشتن یک انسان دیگر مشکل است ، مرگ دوستانم و به خصوص تفنگداران جوان که به من سپرده شدهاند . من مجبور شدم که درست قبل از آخرین استقرار خودم در ژاپن با آن مقابله کنم . در سپتامبر ۲۰۱۷ ، گردان ما یک ارزیابی آمادگی رزمی را در کمپ پندلتون در کالیفرنیای جنوبی انجام داد تا ما را به عنوان استقرار آماده کند . از همان آغاز ، به نظر میرسید که این تمرین نفرین شدهاست . تانک آبرامز پرتاب شد و
منبع سایت سربازی
پاسخ دهید