پاتریشیا
او گفت : " ارتش زمانی که حقوق خود را دریافت کند ، میترسید ، آنها بر نمیگردند ."
فرار از ارتش افغانستان سرشار است . براساس آخرین آمار سال ۲۰۱۶ ، نرخ فرسایشی در حدود ۳۰ درصد در سال جاری بود . از آن زمان به بعد ، ارتش میزان اصطکاک و فرار را به عنوان راز طبقهبندی کردهاست .
کاپیتان اعظم چهار روز قبل از اینکه در روز یک شنبه کشته شود ، در یک مصاحبه تلفنی گفت : " همه ما فکر میکنیم که آنها ما را به دشمن فروختهاند ."
روز دوشنبه ، ستوان رضا گفت که او و چهل سرباز باقیمانده در کمپ چینیها با سلاحهای خود بیرون رفتند و تسلیم طالبان شدند . شورشیان آنها را وادار به صف کردن و تحویل سلاح و جلیقههای ضدگلوله کردند ، اما به آنها اجازه داد تا تلفنهای همراه و اقلام شخصی دیگر را نگه دارند .
سپس شورشیان دو اتوبوس نزدیک کمپ چینیها را متوقف کردند و مسافران را پیاده کردند تا آنها بتوانند آنها را برای زندانیان پیاده کنند . معلوم شد که این مسافران همه افغانهایی بودند که از ایران اخراج شدهاند و یک حادثه عادی است.
به گفته یک مقام ارشد نظامی افغان ، گمان میرود که کل ۱۰۶ نفر توسط طالبان کشته یا دستگیر شدهاند .
همه به جز ستوان رضا .
در این آشوب ، هنگامی که اتوبوسها پر شدند ، ستوان با شهروندان خود را احاطه کرد و به سرعت اونیفورم خود را بیرون کشید و سپس با deportees درهم آمیخت . هنگامی که طالبان با busloads از زندانیان خود را ترک کرد، او شروع به قدم زدن با the کرد .
The area وارد آشپزخانه کوچکی شد که به یک اتاق نشیمن کوچک باز میشد . در آن اتاق مجاور ، شاید ۲۵ پا از Siatta ، یکی از دوستان پسر دیگر ، یکی دیگر از دوستان جوانش ، ایستاده بود. در هر تعداد از موقعیتها ، این دو نفر ممکن است با هم دوست شده باشند . اما آنها در مکانها و مشاغل مختلف در ارتش خدمت کرده بودند و مردی که در اتاق نشیمن بود هیچ ایدهای نداشت که با مرد در آشپزخانه مشترک باشد . او خودش را بین دوست دخترش و در شکسته قرار داد .
او کوتاهتر از Siatta بود ، اما more بود ، با اشاره به سالها آموزش وزن و کشتی رقابتی . او هم هشیار بود . از آن سوی آشپزخانه نگاهی به در شکسته انداخت . The هنوز تمدید نشده بود . کسی که در را به زور باز کرده بود محکم بود . صدای حرکت در گوشه اتاق پیچید و صدای خش خشی از پشت خانه شنیده شد . او یک چاقوی تکه گوشت با یک تیغه ۸ اینچی به دست داشت ، سلاحی که او در عرض چند ثانیه موفق به فکر کردن شد .
Siatta در خط دید خود قرار گرفت . او به سمت اتاق نشیمن رفت و بیشتر در داخل خانه قدم زد .
فقط یک نفر دقیقا ً میداند که بعد چه اتفاقی افتاد . چاقو در دست ، خود را به عنوان یک تفنگدار دریایی معرفی کرد و خواستار خروج Siatta شد.
او گفت : " شما به اینجا تعلق ندارید ، باید بروید ."
او در حالی که ماهیتابه را از روی دسته بلند میکرد ، گفت : " Siatta به راه خود ادامه داد و در حالی که ماهیتابه را از روی دسته بلند میکرد ، گفت : " تو بد بودهای ، و این کار را خواهد کرد ."
گزینههای هر کدام به یک مورد محدود شده بودند . مبارزه آغاز شد.
خانهای که سام Siatta به طور عادی وارد آن شد .
اعتبار
دوین Yalkin برای نیویورکتایمز
تصویر
خانهای که سام Siatta به طور عادی وارد شد ، Ill.Cred itDevin Yalkin برای نیویورکتایمز
اولین باری که من سم Siatta را دیدم در آوریل ۲۰۱۶ در مرکز تادیبی Shawnee واقع در ایالت کالیفرنیای جنوبی بود . او توسط نگهبانان به اتاق کنفرانس ملالانگیز آورده شد و برای لحظهای از ساختمان زندان برای مجرمان جدی دور شد . قبل از اینکه او برسد ، یک مامور زندان از من و دو نفر از اعضای گروه حقوقی که نماینده Siatta بودند پرسید که آیا ما خواهان نگهبانی در همان نزدیکی هستیم، در صورتی که این زندانی وارد عمل شود .
منبع سایت سربازی
پاسخ دهید