پاتریشیا
دو هفته بعد ، او با Siatta و مادرش در یک توقف روی ۲۹۴ Interstate ملاقات کرد . Siatta او را تحتتاثیر قرار داد . او در آخرین هفتههای خود از آزادی پیش از دوره انتظار در زندان بود و در راه بازگشت به خانه از مشاوره پس از حادثه بود . وینتر پرونده پرونده را مطالعه کرد و درخواست استیناف کرد . او در جلسه دادرسی در ماه ژانویه شرکت کرد و شاهد خروج موکلش از زندان بود . قاضی در حدود یک دقیقه با مادرش به Siatta اجازه داد و پس از رفتن او در سالن دادگاه و سپس در راهرو ایستاد . او مات و مبهوت مانده بود . وینتر به او گفت : " من خواهم دید که چه کار میتوانم بکنم ."
زمستان دانست که این درخواست مقدار زیادی از سال ۲۰۱۶ را مصرف خواهد کرد . او همچنین متوجه شد که در حالی که او ممکن است دادگاه استینافی را متقاعد کند که محاکمه مجدد را در نظر بگیرد ، به هیاتمنصفه اجازه میدهد تا به هیاتمنصفه هشدار دهد که یک دفاع غیر ارادی را در نظر بگیرد ، احتمال این وجود دارد که این احتمال بسیار کم باشد . او میدانست که حتی اگر قضات یک محاکمه جدید صادر کنند ، هنوز باید قبل از یک هیاتمنصفه ، که هیچ تضمینی وجود نداشت ، پیروز شود . برنامه حمایت زمستانی ، پس از پایان روند درخواست استیناف ، به دنبال بخشش از فرماندار ایلینویز بود . در هر صورت ، Siatta به این زودیها به خانه نمیآمد .
تا ماه مارس ، دولت Siatta را از Stateville به Shawnee انتقال داده بود و در آنجا زندانیان در ساختمانهای دو طبقه به نام خانههایی زندگی میکردند که هر کدام یک ایستگاه مرکزی داشتند که در آن نگهبانان از جمعیت مراقبت میکردند . Siatta به یک سلول در ۴ خانه اختصاصداده شدهبود . در آن جا ، یک جا پر از کاشیهای کف اتاق ، یک تختخواب طبقه بالا و پایین ، یک توالت و یک دستشویی کوچک فولادی بود . cellmate ، مرد مودی که سبیل بلندی داشت ، وقت داشت که به عنوان یک مجرم جنسی ثبتنام کند .
در ابتدای هر روز ، قفل روی باز گذاشته میشد . زندانیها ممکن بود وارد راهرو ساختمان زندان شوند و وارد تاریکی و سرما شوند تا برای صبحانه و یک فنجان آب به سمت کافهتریا روانه شوند . این برنامه برای ناهار و شام تکرار شد . این برنامه همچنین حدود یک ساعت وقت " اتاق روز " برای بلند کردن وزنه در حیاط هوای آزاد ، استفاده از تلفن در مرکز تماس یا خرید مواد غذایی و مواد شوینده در این بخش با پولی که خانوادههای آنها به حسابهای زندان خود اضافه کردهاند ، مجاز است .
خریدن غذای اضافی باعث جلب توجه میشود . در اکو سیستم بدون پول در زندان ، خرید تبدیل به پول رایج شد . یک تیشرت ، یک فنجان قهوه ، یک بسته کلوچه - این میتواند معامله شود یا قمار کند . آنها همچنین دزدان را جذب کردند .
نگهبانان در بخش مرکزی هر خانه حرکت میکردند ، و آنها فقط گاهی به راهروها ساختمان ساختمان وارد میشدند . این به آن معنا بود که وقتی قفلها آزاد شدند ، یک لحظه وجود داشت که زندانیان میتوانستند دزدکی به درون یک سلول دیگر وارد شوند . Siatta از یک وعده غذایی برای پیدا کردن حدود ۵۰ دلار مواد غذایی بهسرقترفته بازگشت . cellmate از شکستن خاک سخت خشمگین شده بود . او به زندانیان دیگر گفت که او دزد را پیدا خواهد کرد و او را مجازات خواهد کرد.
Siatta احتمالا ً در زندگی خود بیش از هر کس دیگری در ۴ خانه شاهد خشونت بودهاست . اما او فهمید که مبارزه با عنوان یک زندانی خطرات خاصی را همراه دارد و نه جراحت . اگر نگهبانها یک جنگ را کشف کردند ، همه درگیر حبس انفرادی شدند - به اصطلاح " seg " برای " تبعیض نژادی" - و سوابق زندان آنها مشخص شد . این میتواند از انتشار زودرس جلوگیری کند . پرونده Siatta مورد اعتراض قرار گرفت . او نمیتوانست از عهده مخارج برآید . او سعی کرد با cellmate صحبت کند و گفت : " من کارهای زیادی دارم که باید انجام شود . من نمیتوانم وارد دعوا شوم ، به seg بروم ، و هزینههای جدیدی را بر روی یک بسته ماهی تن به دست بیاورم ."
advertisement
یک روز در طول ساعات روز ، چند نفر از اعضای باند در راهرو نزدیک در ظاهر شدند . cellmate Siatta شنیده بود که دزد چه کسی بوده و به او نگاه خشمگینی کردهاست . مرد میخواست بداند چرا " من دارم به این نتیجه میرسم که شما چیزهای ما را دزدیدی ."
Siatta نمیخواست دخالت کند . او از سلول بیرون رفت و اعضای باند وارد شدند ، در حالی که دوستانش به طور اتفاقی در راهرو ایستاده بودند .
منبع سایت سربازی
پاسخ دهید